روایتی از شهید دانشآموز دفاع مقدس تا شهید علی لندی؛ دانش آموزانی که گلچین شدند
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۸۷۲۱۵
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ۱۳ آبان روز دانشآموز بهانه خوبی است تا به سراغ خانواده شهدای دانشآموز برویم آنهایی که در آغاز جنگ تحمیلی حال و هوای دیگری داشتند، آنهایی که جبهه باعث شد در بهطوریکه درس و مدرسه را رها کردند و از پشت نیمکت به جبههها رفتند.
تصور کنید دانشآموزانی را که با وجود سن پایین با بصیرت و آگاهی راه خود را انتخاب کردند و توانستند حماسه ماندگاری را رقم بزنند که بهمناسبت ۱۳ آبان ماه در این گزارش زندگی دانشآموز شهید را روایت میکنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
بیانیه جامعه مدرسین به مناسبت ۱۳ آبان / استکبارستیزی یک نهضت جهانی شده استبرداران چمنی برادران دوقلوی از سن ۱۲ سالگی برای اعزام به جبهههای نبرد و لبیک به فرمان را بر انقلاب سر از پا نمیشناختند، سنشان کم بود اما با این همین سن کم، کارهایش همه درس بزرگی برای دانشآموزان امروز است.
حسن و حسین چمنی دو برادر دوقلوی اهل شهرستان ساری بودند که از سال ۶۰ وقتی ۱۲ سالشان بود برای آموزش راهی پادگان منظریه در تهران کنار منزل امام (ره) شدند یکماه زمان برد دوباره به شهر خود بازگشتند و منتظر آموزش تکمیلی شدند و بعد از چند ماه تحت آموزش تکمیلی قرار گرفتند.
این دو برادر نوجوان از سال ۶۰ تا ۶۳ راهی جبههها شدند درس و تحصیل موجب وقفه در آموزشهای جنگی میشد و در سال ۶۳ بعد از پایان یافتن مقطع سوم راهنمایی که دیگر تاب و تحمل نداشتند، راهی جبهه شدند.
حسن چمنی برادر دوقلوی شهید حسین چمنی که لحظه لحظهاش با شهید سپری شده بود در اینباره در گفتوگو با فارس، اظهار میکند: بعد از فراگیری آموزشها از سال ۶۳ در سن ۱۵ سالگی راهی جبهه شدیم، در سال ۶۴ برادرم مجروح و جانباز شد به همین دلیل چند ماهی را در بیمارستان سپری کرد؛ البته طی این مدتی که در بیمارستان مشغول درمان بودند تمام فکر و ذهنش جبهه و جهاد بود؛ با وجود اینکه هنوز به بهبودی کامل نرسید اما باز هم راهی جبهه شد.
۳۰ اسفند ماه سال ۶۶ برادرم ۱۸ ساله بود که در عملیات والفجر ۱۰ در شهر خرمال عراق به شهادت رسید، شب قبل از عملیات را فراموش نمیکنم، آن شب حال و هوای دیگری داشت و در حال نجوا بود البته خودم نیز حال و روزم تفاوتی با برادرم نداشت ولی وقتی حال و هوایش را دیدم به خود اجازه ندادم وارد خلوتش شوم.
وی اضافه میکند: روز شهادت هم باتوجه به شرایط جسمی برادرم کمی عقبتر و من جلوتر در خاک عراق بودم که برادرم بهدلیل اصابت ترکش به سر و دست به شهادت رسیدند، وقتی برادرم به شهادت رسیدند فرمانده به من چیزی نگفت و تا یک هفته خبری در این زمینه نداشتم، با توجه به رابطه عاطفی که بین ما وجود داشت همه این موضوع را از من مخفی میکردند و پس از این مدت مطلع شدم.
وی به بیان خاطراتش با برادر شهیدش میپردازد و میگوید؛ طی ۱۸ سالی که با هم بزرگ شدیم و قد کشیدیم خاطرههای زیادی با شهید دارم و هر روز این خاطرات را مرور میکنم؛ گویی تک تک لحظهها مقابل چشمانم است و همین دلتنگیام را بیشتر میکند.
برادر شهید چمنی بیان میکند: به نظرم شهید از هر لحاظ خوب بودند و برتری داشتند که خداوند او را گلچین کردند و به این جایگاه رسیدند، من و برادرم از سن ۱۲ سالگی با توجه به اقتضای وضعیت جامعه راهی جبههها شدیم طی این سالها مادرم دلتنگی میکرد و ولی وقتی اصرارها و حال و هوای ما را میدیدند با وجود اینکه حرفهای زیادی داشتند اما به روی خود نمیآوردند و زمان وداع چشمانشان گویای حرفهای نگفتهاشان بود ولی با این حال مشوقمان بودند.
این فرمانده آتشبار در عملیات فاو، میگوید: خصوصیات بارز اخلاقی شهید پیشگامی در خیرات و کمک به افراد نیازمند جامعه بود که همیشه سعی میکرد در این راه پیشی بگیرد، حقوق ماهانه و درآمدش را به افراد نیازمند پرداخت میکرد و در این زمینه بانی پایگاه بهرام اتر ساری بودند و خیلی کمک کردند.
چمنی تصریح میکند: بهعنوان دانشآموز دیروز توصیه من به همه دانشآموزان این بوده که هجمههای فرهنگی را جدی بگیرند و بدانند دشمنان خوبی ما را نمیخواهند و در حال ایجاد هجمه هستند تا دانشآموزان و دانشجویان مفید واقع نشوند.
این رزمنده دوران دفاع مقدس میگوید؛ دلتنگیها سهم من شده ولی برادرم شهید شدند و من ماندم و به جایگاه و مقام ولایش غبطه میخورم.
برادر شهید چمنی به ایثار شهید علی لندی دانشآموز شهید این روزها اشاره میکند و میگوید؛ آن روزها گذشت ولی روح ایثار و شهادت دانشآموزان دفاع مقدس در بین دانشآموزان کشور ما برای همیشه ثبت شد و پس از گذشت سالها شاهد ایثار علی لندی نوجوان ایذهای بودیم شاید او هم داستان زندگی این دانشآموزان را جایی شنیده بود که پس از سالهای سال آن هم در زمانی که کشورمان از امنیت برخودار است، به مقام شهادت میرسد.
منبع: فارس
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شهدای انقلاب اسلامی شهدای دفاع مقدس دانش آموزان راهی جبهه جبهه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۸۷۲۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سعی کردیم به واقعیت وفادار باشیم / فیلم دفاع مقدس باید برای نسلی که جنگ را یک روز هم ندیده جذاب باشد
حبیبالله والینژاد گفت: ما سعی کردیم راوی باشیم و امانتدار اگرچه امانتداری سخت است چرا که میخواهیم درست بگوییم و البته جذاب که این کار سختی است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حاج حبیب والینژاد که در کارنامه هنری خود آثاری چون «پایان انتظار»، «نیمه پنهان ماه»، «ایستاده درغبار»، «بادیگارد» را ثبت کرده خاطراتش را از عهد اخوت و صیغه برادری رزمندگان آغاز کرد. او در شب خاطره حوزه هنری برای حاضران در سالن سوره شرح داد: پیش از عملیاتها عهد و پیمانی بسته میشد تا بازماندگان ماموریتها حتی یک ثانیه از لحظات جنگ را برای مردم بازگو کنند. یکی وفای به عهد را با روایتگری یکی با تصویر باید رویت میکرد. من سعی کردم وقایع را به تصویر بکشم ولی اینکه چقدر توانستهام عهد اخوت، برادری و توکل را نشان نشان دهم، نمیدانم.
او افزود: همه قهرمانان کشورمان فقط توکل کردند و هرکس توکل کرد و به ماجرای کربلا ایمان داشت در این مسیر موفق شد چون مسیر، مسیر سختی است و حتی انتخابش هم سخت است.
حاج حبیب والینژاد اظهار کرد: من توفیق داشتم که در حوزه هنری فیلمبرداری را آموختم بنابراین سعی میکردم در میدان لحظات را ثبت کنم. و اما سینما، قاب سینما برای امروز است که به گفته مقام معظم رهبری ما تکلیف داریم به تصویر بکشیم. سختی کار تا اینجاست که چطور آن را تبدیل به فیلمنامه جذاب و دیدنی کنیم. کار ساخت فیلم دفاع مقدس و «آسمان غرب» خیلی کار سختی بود و خیلی از افراد برای تولید آن کمک کردند. من به عنوانسرباز در ارتش با دوستان هوانیز خواستم با عهد اخوتی که بستهایم تنها سه روز از انتخاب، توکل و نبرد شهید شیرودی و دوستانی را که به او کمک کردند، نشان دهیم.
وی ادامه داد: در شرایطی که ارتش عراق از چندمرز سعی کرد وارد کشور شود، شهید شیرودی و همرزمانش عهد اخوت بستند. در آن زمان شرایط سختی وجود داشته و انتخاب حضور در میدان هم انتخاب سخت بوده است. از طرفی عراق محل اسکان نیروهای ایرانی را هم بمباران میکرد تا به سرپل ذهاب نروند.
وی با اشاره به اینکه برای ما هم از این دست تصمیمها خیلی زیاد است به زیاد بودن قهرمانان بیادعایی که از جانفشانیهایشان صحبت نمیکنند و قهرمانان کشور هستند، پرداخت.
تهیه کننده «آسمان غرب» خطاب به حاضران در سالن تاکید کرد: ماجراها و رشادتهایی در سینه همرزمان و افرادی که در جنگ حضور داشتهاند وجود دارد که رفتن سراغ آنها و یددن و شنیدن آنها کار شما است. ما با ساخت «آسمان غرب» قدم اول را برداشتیم و قدمهای بعد را شما باید بردارد. تمام آنچه در سینه مبارزان و مردان جنگ وجود دارد یک درس برای نسل امروز است تا برای آینده عبرت بگیرید. برای همین هم مقام معظم رهبری فرمودند درباره قهرمانها بگوییم و فیلم درباره آنها بسازیم. شهید شیرودی این قهرمانی را برای سه روز در منطقه سرپل انجام میدهد و خوب است که پس از آن را شما بخوانید، ببینید و بگویید.
وی درادامه به خاطرات نیروهای هوانیروز در پادگان ابوذر و شهید شدن هزار ایرانی در یک روز سخن گفت. وی همچنین یادآور شد: فیلم سینمایی «آسمان غرب» درباره سه روز عملیات قهرمانه شهید علی اکبر شیرودی و همرزمانش است.
والی نژاد در ادامه به شرایط سخت ساخت فیلم «آسمان غرب» اشاره کرد و در ادامه از شهید مرتضی آوینی یاد کرد.
وی در پایان سخنانش گفت: با مرتضی آوینی در حوزه هنری و در دوره بعد از جنگ همکاری کردم. آنچه شهید آوینی ساخت در دورهای بود که در بخش تولید روایت فتح بودم و برخی آثار ساخته شد. ما سعی کردیم راوی باشیم و امانتدار. اگرچه امانتداری سخت است چراکه میخواهیم درست بگوییم و البته جذاب که این کار سختی است. ما سعی کردیم وفادار به واقعیت باشیم. فیلم باید برای نسلی که جنگ را یک روز هم ندیده جذاب باشد و در عین حال واقعیت داشته باشد. من از شهید آوینی آموختم و در روایت فتح مستندسازی کردم.